شعر،متن،دلنوشت

اشعار،متن ها و دلنوشت های خودم را مینویسم

شعر،متن،دلنوشت

اشعار،متن ها و دلنوشت های خودم را مینویسم

شعر،متن،دلنوشت
آخرین مطالب

شعر

پنجشنبه, ۲۷ خرداد ۱۴۰۰، ۰۸:۲۵ ب.ظ

ما که انگار بیچاره بودیم    در زندگی بیگانه بودیم

هرچند میزدند و میبخشیدیم    آخه میگفتن ساده بودیم

اصلا شانس نداشتیم    پول یه آدامس نداشتیم

بردند صبر و طاقت    نداشتیم خواب راحت

هی پی گریه بودیم   ولی هی میزدیمو میرقصیدیم آخه دیوانه بودیم

روزگار گذشتو گذشت پیر شدیم ولی بزرگ نه پی حوا بودیم و آدم نه 

شاید وجود نداشت شاید بود و ما نمیدیدیم یا شاید غرور یا که سکوت نذاشت

ولی هرچه بودیم و هرچه از هم دور بودیم ولی باز به هم میخوردیم مثل پیمانه بودیم

گرچه ویرانه ولی همانطور دیوانه بودیم. شاید بیاد یه روز خوب بیار طاقت

شاید نباشیم اونروز بیار طاقت  چون دیروز گذشت امروز را باش که امروز فردای دیروز است

روزت آزاد شبت آرام خیالت راحت  هرچند باشد مشکلات بزرگ و کوچک 

خلاصه رفیق تولدت مبارک...

 

#امیررضاحیدری

مرداد 1397

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۳/۲۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی