صبر من ز ایوب پیشی گرفت آنقدر در فکر تو بودم ذهنم فراموشی گرفت
لبخندی آمد بر لبانم زمانی که به دست یار به من لقب کوهی گرفت
#امیررضاحیدری
شهریور 1396
صبر من ز ایوب پیشی گرفت آنقدر در فکر تو بودم ذهنم فراموشی گرفت
لبخندی آمد بر لبانم زمانی که به دست یار به من لقب کوهی گرفت
#امیررضاحیدری
شهریور 1396
تو آخر پاییز بودی و من اول زمستان
تو آمدی به سمتم ولی طولی نکشید که رفتی
و من تنهاتر از گذشته شدم...
تنهاتر از شب..
#امیررضاحیدری
آذر 1397
من آنم که جهانم به تو خلاصه می شود
.
نگاهت همه دنیای من است پس نگاهم کن تا دنیایم راببینم و در آن غرق شوم
.
بعد خودت عاشق خنده هایت هستم فقط بخند :)
.
این روزها همیشه همه چیز در تاریکی شب خلاصه میشود
.
از خودت بپرس تو چه کسی هستی؟ ?who am i
.
و یکی دگ از بدبختی های اصلیمون اینه که برخی برای چیزی میجنگن که حتی نمیدونن اون چیه
.
هیچ؛ در گذر زمان در گذریم...
امیررضا حیدری
1395-1397
ما هرچه خوردیم از خود خوردیم
و چه بی خود، خود به خودی زدیم و باز خوردیم
#امیررضاحیدری
اردیبهشت 1396
هی می آید و می رود و داغ دل تازه میکند و من میمانم و سیگار وقلبی که هی تیر می کشد..
چه کنم در این تنهایی یا بکش یا بِرَهان...
#امیررضاحیدری
تیر1395
یکی هست مانند دلبر هروقت نگاه میکند یا سخن میگوید داغ دل تازه میکند و چه عذاب شیرینی است
این هرروز...
#امیررضاحیدری
فروردین 1395
بی تو ای عشق چه ها کشیده ام
رنج و درد و بسیار آه کشیده ام
بی تو تحمل کرده ام سختی را
با خیال تو چه ها کشیده ام
#امیررضاحیدری
اسفند 1394
خدایا ای خدای مهربان ای خدای زمین و آسمان
ای خدایی که تودل های مایی ای خدایی که با دل ها آشنایی
کمک کن که راه حق در پیشگیریم مارا بنما به سوی خویش راهی
#امیررضاحیدری
دی 1384
ماییم تنها با کوله باری غم
سرگردان با دردی بی پایان
خسته به سوی ناکجا
در پی شاید حداقلی زندگی..
پی نفسی راحت...
#امیررضاحیدری
آذر 98
ما در گذشته آینده ی جهان بودیم
ولی حال گذشته ی جهان
#امیررضا حیدری
بهمن 98